من جورجینا هستم؛ بخش دوم

من جورجینا هستم؛ بخش دوم
در بخش اول نوشتار به اینجا رسیدیم که جورجینا در حال بازسازی افسانه‌ای است که در فاصله‌ای دور و ماورایی از ما اما برگ هایی شبیه زندگیمان را ورق می‌زند که مهمترین هدفش رساندن ما به این گزاره است چقدر شبیه من است و شاید این اتفاق برای ما هم تکرار شود. نهایتاً جورجینا از آن رو برای مخاطبانش مهم است که همه آن‌ها، مثل جورجینا، می‌خواهند مهم باشند. فرق سلبریتی با سایر اشکال پدیده‌های عمومی مدرن آن است که بر مدار شخصیت فردی می‌چرخد. سلبریتی‌ها، با آن کمالِ به ظاهر جاودانه‌شان برای ما مفرّی از روزمرگی‌اند، سرگرم‌مان می‌کنند به ما لذت می‌بخشند کمک‌مان می‌کنند تا رنج‌های‌مان را ابراز کنیم و با همه نقائص انسانی‌شان، تسلی بخش کمبودهای ما هستند. سلبریتی‌ها هم‌زمان نشان‌مان می‌دهند چه کسی هستیم و در عین حال می‌خواهیم چه کسی باشیم (محل تلاقی خیال و واقعیت). اما مخاطبان امروزی، از طریق اشکال متنوع بازنمایی رسانه‌ای دسترسی بی‌سابقه‌ای به زندگی مخفی چهره‌های عمومی پیدا کرده‌اند. همین دسترسی است که رفته رفته به سنگ بنای فرهنگ سلبریتی مدرن تبدیل شده است. در نتیجه چهره‌ها به کالاهایی تبدیل می‌شوند که می‌شود بازاریابی‌شان کرد، مصرف کرد و حتی مالک شد اینجاست که می‌گوییم جورجينا مرزهای بازنمایی را جابه‌جا کرده است. جورجينا متقاعدمان می‌کند که ما هم می‌توانیم قدری ستاره باشیم با پوشش رسانه‌ای زندگی شخصی‌اش از ازدواج و بچه‌دار شدن تا آنچه می‌خورد و می‌خرد و می‌پوشد تا نحوه معاشرت با دوستان و آشنایان و انتشار عکس‌های خصوصی و صمیمی خاطرات شخصی و افشاگری‌های احساسی‌اش با رونالدو نهایتاً جورجينا هرقدر هم ستاره باشد باز هم مثل ما است. او هم انسانی معمولی است که به مدد شانس و احتمالاً کمی تلاش به فرد یا چیز خاصی تبدیل شده است. اما جورجينا مثل اكثريت سلبریتی‌ها؛ درگیر ساز و کار قدرتمند این نظام شهرت ساز مدرن است؛ همزمان تصویری آنی، زودگذر و بی‌دوام از یک واقعیت اجتماعی مشترک ارایه می‌کند و از آن طرف بستر استهزا و حتی اهانت را هم به جان می‌خرد. به شوق می‌رساند، خشمگین می‌کند و نهایتاً دو دلمان می‌سازد. ملغمه‌ای از شوق و خشم همزمان که باعث می‌شود در اوج عصبانیت و شاید کمی حسادت باز هم او را دنبال کنیم. دسته‌بندیفرهنگی اجتماعیکلید‌واژهجورجینا رودریگزکریستیانو رونالدوسلبریتیشهرتنتفلکیسمستند من جورجینا هستمرسانهفرهنگ مدرن
من جورجینا هستم؛ بخش اولاو دختری روستایی و فروشنده ۲۲ ساله فروشگاه گوچی در مادرید بود که مرزهای فرهنگ شهرت را جابجا کرده است...سه‌شنبه 4 مهر 1402